زمان جاری : سه شنبه 16 اردیبهشت 1404 - 11:18 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



تعداد بازدید 954
نویسنده پیام
alone آفلاین


ارسال‌ها : 22
عضویت: 29 /9 /1391
محل زندگی: alone
سن: 19
شناسه یاهو: lovebilove_alone
تشکرها : 1
تشکر شده : 2
داستان یه پسر و یه دختر در حال آرزو کردن

پسر

نگاهي به دختر کرد و گفت

حالا که کنار ساحل هستيم بيا يه آرزوي قشنگ بکنيم

دختر با بي ميلي قبول کرد پسر چشماشو بست و گفت

کاشکي تا آخر دنيا عاشق هم بمونیم..بعد

بعد به دختر گفت

حالا تو آرزوتو بگو

دختر چشماشو بست و خيلي بي تفاوت گفت

کاشکي همين الان دنيا تموم بشه

وقتي چشماشو بازکرد پسرو نديد فقط چندتا حباب روآب ديد..


امضای کاربر : [undefined=undefined]yasmusic11.tk
0111music01.tk[/undefined]
چهارشنبه 29 آذر 1391 - 06:31
نقل قول این ارسال در پاسخ
ava آفلاین



ارسال‌ها : 36
عضویت: 28 /10 /1390
محل زندگی: زیر آسمان آبی
سن: 19
تشکرها : 3
تشکر شده : 19
پاسخ : 1 RE داستان یه پسر و یه دختر در حال آرزو کردن

عشق ؛ تا نداره. پسر گفت تا آخر دنیا. اما دختر میخواست عملی بهش ثابت کنه که عشق ؛ تا نداره واسه همین گفت کاش دنیا تموم بشه و تو بعدش خواهی دید که من هنوز عاشقتم. ولی پسر......(ولی انصافا تحلیل قشنگی کردما)


جمعه 01 دی 1391 - 02:52
نقل قول این ارسال در پاسخ
پرش به انجمن :